سبك كوبيسم:
در نمایشگاه آثار برگزیده سالن پاییزه پاریس در سال 1908 یکی از اعضاء هیئت داوران ( ماتیس ) در حالیکه به روش کار ژرژ براک اشاره داشت، زیر لب به لوئی واسل، منتقد هنری، گفت: «پر از مکعب های کوچک ( Cube ) است.» از میان پنج اثر نقاشی فرستاده شده، دو اثر مردود شدند و از این رو اثر ژرژ براک از دور رقابت بیرون رفت. هنگامی که سرانجام آن آثار در نمایشگاهی در معرض دید عموم قرار گرفت، واسل با یادآوری آن رویداد، نام آثار را «کوبیستی» ( مکعب وار ) نهاد. دو مرحله عمده در طی دوره بلوغ کوبیسم قابل تشخیص است: الف) دوره «کوبیسم تحلیلی» بین سالهای 1908 تا 1911 و ب) دوره "کوبیسم ترکیبی" 1913-1912
دو عامل مهم که بر ظهور کوبیسم تاثیر بسزایی داشتند عبارت بودند از تندیس های آفریقایی( (artwork1 و آثار متاخر سزان (1903(artwork2: و نیز تابلوی سنت شکن پابلو پیکاسو به نام «دوشیزگان آوینیون» که مملو از فرم های زاویه دار و مجزا بود. بسیاری از نقاشان برجسته سبک کوبیسم، به عنوان هنرمندانی مطرح در زمینه طراحی گرافیک، تصویرگری کتاب شهره بودند. علاوه بر نقاشان، برخی از مجسمه سازان نیز تحت تاثیر این جنبش آثار برجسته ای خلق کردند که از آن میان می توان به ارکیپنکو، لیپشیتس، زادکین و نیز خود پیکاسو اشاره کرد.
پابلو پيكاسو:
• پيكاسو در عين اينكه كوبيسم را ابداع كرد يك نقاش كلاسيك بود و كارهاي كلاسيكش از نظر دقت، خط و رنگ بي نظير است. تابلوهايي كه در اين زمينه ساخته تماما سرهاي يوناني دارند ازجمله: تابلوهاي " زن در لباس سفيد((artwork3 " و "عشاق(artwork4: the Lovers. 1923. Oil on canvas)" پيكاسو در ۳۸سالگى ثروتمند و در ۶۵ سالگى ميليونر است و شهرت جهانى دارد. فيلم "معماي پيكاسو" مستند برجسته اي است كه كلوزو دربارهي پيكاسو و هنرش ساخت كه از آثار برجسته و به ياد ماندني سينماي مستند است و در سال 1988 به عنوان "گنج ملي" فرانسه ثبت شد.
• سالهای 20 و 30 میلادی برای پیکاسو سالهای رشد خلاقانهاند. در این مرحله است که فرانکو (دیکتاتور فاشیست) اسپانیای جمهوریخواه را مورد حمله قرار میدهد و با حمایت همهجانبه فاشیستهای آلمان و ایتالیا شهرها و روستاها بیرحمانه بمباران میشوند. پیکاسو به جانبداری از مردم برمیخیزد، پرده از دروغها و جنایات فرانکو برمیدارد و "گرنیکا" را میکشد. وقتی فاشیستهای آلمانی اروپا را اشغال میکنند، پیکاسو در پاریس میماند؛ در این ایام است که مجسمه برنجی «مردی با برهای» (artwork5) به عنوان سمبل پاسداری از موجود مظلوم خلق میشود .
بررسي جنبه هايي از سبك نقاشي پيكاسو:
1) اطلاعات پايه(دانسته هاي اوليه):
الف) تولد:
• بيستوپنجم اكتبر سال 1881/ محل تولد: مالاگا، شهري در اسپانيا/ پدر: جوز روئيزبلنكو (Jose Ruis Blanco)،معلم نقاشي يك آموزشگاه هنري/ مادر: مارياپيكاسو (Maria Picasso)، پيكاسو از سال 1901 نام خود را به نام خانوادگي مادرش تغيير ميدهد/
ب) محل زندگي:
• 1881-1895 مالاگا/ 1895نقل مكان به بارسلونا به همراه خانواده/ 1904 نقل مكان به پاريس/
ج) دوستان:
• گيلائوم آپولنيير(Guillaume Apollinaire)، ماكس جاكب (Max Jacob) و لئواستين (Leo Stein) و همچنين دو دلال بسيار خوب به نامهاي آمبوريسه ولارد (Amborise Vollard) و برسول (Berthe Weel)
د) زنان:
• 1904با فرناندو اولیویه آشنا می شود و تا 1911 با او زندگی می کند/ 1918 ازدواج با الگا كولكوا بالرين روس؛ نتيجه اين ازدواج پسري بنام "پائلو " بود. اين ازدواج در سال 1935 به جدايي منجر شد / در سال 1927 با يك دختر 17 ساله آشنا شد و با او زندگي ميكرد/ در سال 1936 با يك خانم بنام Dora Maar كه عكاس بود آشنا شد/ در سال 1943 با فرانسوا ژيلو نقاش آشنا و با او زندگي مي كرد و دو فرزند حاصل اين ازدواج است/ در نهايت از سال 1951 (تا 1973 كه فوت كرد) با ژاكلين روكو(27 ساله) Jacqueline Roque زندگي ميكرد. كلاد و پالوما (Claude and Paloma) دو فرزند وي حاصل ازدواج با ژاكلين است(artwork6: پیکاسو در کنار دختر و همکارش).
ه) دوره هاي زندگي:
• نبوغ و استعداد او چنان شگفت انگيز بود كه بنا به گفته خود او پدرش قلم و تخته رنگ را به او سپرد و اعلام كرد كه هرگز تقاشي نخواهد كرد. نخستين تصويرش كه وي را به همگان شناساند , تصوير ي بود كه پزشك راهبه ايي را كنار تخت يك بيمار عليل نشان مي داد. اين تصوير باعث شد كه در سال 1897 در نمايشگاه هنر هاي زيباي مادريد نشان شايستگي دريافت كند(artwork7: Science and Charity. 1897. Oil on canvas)/ 1900 اولين نمايشگاه در بارسلونا /1902 به همراه يكي از دوستانش نشريه اي بنام " هنر جوان " را منتشر كرد.
• - 1904 شهرت به خاطر آثار امپرسيونيستي در پاريس
• - 1916 دوره همكاري در بالت و توليدات تئاتر و نمايش در سال
• - 1931 رويكرد به مجسمه سازي
• - 1931 انتشار اولين كتابش و مشهور شدن وي
• - (1973-1951) نقل مكان به موگينس فرانسه و خلق آثار با ارزش خود همانند نقاشي، طراحي، عكسهاي چاپي، سفالگري و مجمسهسازي
2)كاربردهاي اثر هنري:
• كاربرد قريب به اتفاق آثار پيكاسو در واقع عرضه ي تعريفي نو از واقعيت هستند و به عبارتي پيكاسو به دنبال ارائه ذهني واقعيت بود تا نمايشي عيني از آن. در عين حال آثار به جا مانده از پيكاسو كاربردهاي متعددي را شامل مي شوند. تابلو گرنيكا(:artwork8 Guernica. 1937. Oil on canvas) در عين عرضه ي تعريفي نو از واقعيت، اثري هنري براي ثبت واقعه ي تخريب شهر كوچك گرنيكاي باسك در اسپانيا در آوريل 1937 توسط بمب افكنهاي نازي كه در خدمت فاشيستهاي اسپانيا بودند مي باشد.

•
كبوترهاي صلح پيكاسو نمونه اي از تبليغي آثار وي مي باشد. یکی از کبوترهای پیکاسو((artwork9 در سال 1949 نماد اولین کنگره بینالمللی صلح در پاریس شد و همان ماه پیکاسو اسم دخترش را پالوما گذاشت که به اسپانیایی به معنای صلح است. از آن پس بود که کبوترهای پیکاسو در سراسر جهان سمبل جنبشهای صلحطلبانه شد . آثار طبيعت بيجان پيكاسو جهت به تصوير كشيدن يك موضوع است با نگاهي ذهني و متفاوت با نگاه پيشينيان از طبيعت بيجان. از نمونه كارهاي تصويرگري پيكاسو مي توان به طرح جلد كتاب دن کيشوت اثر ميگل دو سروانتس ساودرا اشاره نمود((artwork10. نقاشي ها و اتودهاي مختلف وي از گاو نر(The Bull. 1945 :artwork11) كه ده تابلو مي باشند نيز در عين تبليغي بودن، نمايشي نو و متفاوت هستند از يك حيوان، حيواني كه در اسپانيا بار فرهنگي و تاريخي براي مردم دارد.
3)موضوع:
• مقاصد و انگيزه هاي پيكاسو در نقاشيهايش با توجه به تكثر تابلوها بسيار متنوع است. به زعم نگارنده او را مي توان دقيقا نقطه مقابل نقاشاني همچون رامبراند كه اصولا نگاهي مذهبي و متافيزيكي به انسان و جهان اطراف و طبيعت الهي موجودات دارند قرار داد. با كاوشي در آثار پيكاسو در مي يابيم حضور زن در نقاشي هاي وي با اشكالي مختلف و متنوع -كه بعضا بي ملاحظه ي مسائل جنسي هم نيست- بسيار پر رنگ است تا جايي كه هيچ دوره اي از دوران زندگي هنري وي را خالي از موضوع و موتيف زن نمي توان يافت(artwork12::The Kiss. 1969. Oil on canvas).
درباره موضوع نقاشي هاي پيكاسو مي توان به موضوع هاي ذيل اشاره كرد: پرتره شخصيتهاي مشهور (استالين، ولارد، پرتره هاي خودش)، پرتره زن ها مخصوصا زن هاي خودش، دختران برهنه، رقص، صلح و جنگ، طبيعت بي جان و نوازندگان.موضوع هاي ياد شده، ژانرهاي مختلف مذهبي(artwork13:Crucifixion. 1930. Oil on wood)، اسطوره اي(The King of the Minotaurs. 1958 (artwork14: ، تمثيلي(artwork15:Woman with a Flower. 1932. Oil on canvas)، پرتره نگاري(artwork16: Self-Portrait. 1972. Crayons) و طبيعت بيجان(artwork17: Still Life with Steer's Skull. 1942. Oil on canvas) را پوشش مي دهند.
4)فرم و ساختار:
در دوران کوبیسم تحلیلی(11ـ1908) تاکید بیشتر بر فرآیند جستجوی بصری در ویژگیهای اساسی موضوعات آتلیه ای بویژه تصاویری از طبیعت بیجان بود. در این آثار توجه به رنگ یا تقریبا نادیده انگاشته می شود و یا شدیدا به چند مایه رنگ آبی، خاکستری یا قهوه ای روشن که هماهنگ با سنگینی حجم های موجود در نقاشی است محدود می شود(artwork18: Portrait of Ambroise Vollard. 1910. Oil on canvas)
در مرحله کوبیسم ترکیبی (13ـ1912) ، رنگ واپس می نشیند و هنرمند با کلاژ کلمات حروف و بافت های نامقبول، سطح تابلو را پر می کند.
معمولا از سطوح واقعی همچون لینولئوم، کارتن، کاغذ دیواری یا روزنامه در سطح کار نقاشی استفاده می شود ((artwork19: Musical Instruments. 1912. Oil, sawdust and gypsum on cardboard). در این مرحله گریس اهمیتی همچون براک و پیکاسو می یابد. وی رویکردی نظام مند و منطقی را جایگزین روش های شهودی آنها کرد. به کارگیری شیوه کلاژ موجب شد تا تاکید بیشتری بر مستوی بودن سطح تصویر شود. در تابلوي «پيپ، گيلاس جام و عرق ويوكس» (artwork20: Pipe, Glass, Bottle of vieux Marc) كدري رنگهاي كارهاي قبلي پيكاسو از بين رفت و شفاف شد.
• در ميان كارهاي گوناگون وي، بهترين مثال موجود، تابلوي كارگاه هنري(artwork21: The Studio-1927) است كه به سبك كوبيسم تركيبي به تصوير كشيده شده است و به اجراي مقتدر و برجسته اي تبديل شده است. تقابل خطوط با قواعد هندسي مشخص، پيكر مجسمههاي آن زمان پيكاسو را تداعي ميكند. اثر كارگاه هنري يك بار ديگر در سال 1955 توسط پيكاسو به تصوير كشيده مي شود((artwork22 و تكامل فرم در آثار وي را از مقايسه اين دو اثر مي توان آشكارا مشاهده نمود.
5) محتوا:
عوامل دروني و روانشناسانه:
(1902-1904) دورة آبي (Blue Period): خودكشي يكي از دوستانش به روي پابلوي جوان تأثير عميقي گذاشت در اين دوره بيشتر با رنگهاي تيره به ترسيم چهرة آكروباتها، بندبازان، گدايان و هنرمندان ميپرداخت (artwork23: Breakfast of a Blind Man. 1903. Oil on canvas) و در طول روز در پاريس به تحقيق بر روي شاهكارهايش در لوور (Louvre) و شبها به همراه هنرمندان ديگر در ميكدهها مشغول ميشد. تابلو زن اطوكش(artwork24:Woman Ironing-1904) در پايان دورة آبي با رنگهاي روشنتر اما هنوز با طرح غمافزاي شامل سفيد و خاكستري تصور اصلي فرسودگي و رنج پيكاسو را نشان ميدهد.
•
1904دوره رز (Roze Period): از سال 1904 پس از دوستي با برخي از دلالان هنر، شاعر آن زمان ماكسجاكب و نويسندة تبعيدي آمريكايي، گرترود استين (Gertrude Stein) و برادرش لئو (Leo) كه اولين حاميان او بودند سبك او به طور محسوسي عوض شد به طوريكه تغييرات دروني او در آثارش نمايان است. در اين دوره دلقك ها و اكروبات ها و مقلدان را نقاشي مي كرد. (Boy Leading a Horse 1906. Oil on canvas :artwork25) تغيير سبك او از دورة آبي به دورة رز (با رنگهاي قرمز و صورتي) در اثر مهم او به نام لسديموسلس آوينيون (artwork26: Les Demoiselles d'Avignon. 1907. Oil on canvas) آشكار است.
1904دوره رز (Roze Period): از سال 1904 پس از دوستي با برخي از دلالان هنر، شاعر آن زمان ماكسجاكب و نويسندة تبعيدي آمريكايي، گرترود استين (Gertrude Stein) و برادرش لئو (Leo) كه اولين حاميان او بودند سبك او به طور محسوسي عوض شد به طوريكه تغييرات دروني او در آثارش نمايان است. در اين دوره دلقك ها و اكروبات ها و مقلدان را نقاشي مي كرد. (Boy Leading a Horse 1906. Oil on canvas :artwork25) تغيير سبك او از دورة آبي به دورة رز (با رنگهاي قرمز و صورتي) در اثر مهم او به نام لسديموسلس آوينيون (artwork26: Les Demoiselles d'Avignon. 1907. Oil on canvas) آشكار است.
همچنين پرترة فرناند با روسري زنانة سياه (Fernande with a black Montilla-1904 :artwork27) اثري در روزهاي آغازين اين مرحلة كاري است. خيالي بودن تصوير با رنگبندي مناسب و ضربههاي قلم موي پرنشاط نشان از معشوقة او فرناند اليور (Fernonde Oliver) ميدهد كه روسري به سر كرد، و سمبل هنر اسپانيايي او است. از ايجاد سبك شمايلي از صورت او با مشخصات خلاصه شده ميتوان افزايش علاقة پيكاسو را در خلاصه كردن ويژگيها و استحكام پيكرتراشي پيشگويي كرد كه اين تأثير را در آثار بعدي او ميبينيم.
عوامل بيروني و محيطي:
بعد از جنگ جهاني دوم به گروه كمونيست فرانسه پيوست و حتي در مذاكرة دوستانة بينالمللي در لهستان نيز شركت كرد اما نقد ادبي گروهي از رئاليستها در مورد پرترة استالين (Stalin) ((artwork28، علاقة پيكاسو را به امور سياسي كمونيستي سرد كرد. پيكاسو در سال 1940 به يك گروه مردمي ملحق شد و شمار زيادي از نمايشگاههاي پيكاسو در طول زندگي اين هنرمند در سالهاي بعد از آن برگزار شد كه مهمترين آنها در موزة هنر مدرن نيويورك در سال 1939 و در پاريس در سال 1955 ايجاد شد.
• پيكاسو از سن هشتاد سالگي، انرژي هميشگي دوران جوانيش بسيار كمتر شده بود و بيشتر خلوت ميگزيد. همسر دوم او جاكوئيلينركو به جز مهمترين ملاقات كنندگانش و دو فرزند پيكاسو، كلاد و پالوما (Claude Paloma and) و دوست نقاش سابقش، فرنكويسگيلت (Francoise Gillot) به كس ديگر اجازة ملاقات با او را نميداد. گوشهگيري پابلوپيكاسو بعد از عمل جراحي پروستات در سال 1965 بيشتر شد و با اختصاص دادن تمام نيرويش به كار، در كشيدن تابلو جسورتر گشت و از سال 1968 تا سال 1971 سيل عظيم نقاشيهايش و صدها قلمزني بشقاب مسي در معرض ديد عموم قرار گرفت. اين آثارش در اين زمان توسط بسياري از روياپردازان ناديده گرفته شد به طوري كه داگلاس كوپر (Dauglas Coper)، آثار پاياني او را به عنوان آثار يك پيرمرد عصباني در اتاق مرگ ناميد.
نتيجه:
کوبیسم علاوه بر این که به یکی از سرچشمه ها و منابع هنر انتزاعی بدل شد، خود این قابلیت را داشت که بی نهایت سازگار باشد و موجب ظهور جنبش های بیشمار و متنوعی همچون فوتوریسم، اورفیسم، ورتی سیسم و خلوص گرایی شود. از آنجا که در این سبک تاکید بیشتر بر نمایش ایده است تا نمایش واقعیت، خود به یکی از بنیان های گرایشات زیبایی شناختی سده بیستم بدل شد. به زعم بسياري از منتقدان، پیکاسو با ایستادگی بر آزادی هنر و حفظ استقلال استوار خود می خواست از نقاشان سراسر اعصار به سبب خواری های بیشماري که کشیده بودند، انتقام بگیرد. وی کاشف دلاور و دم دمی مزاج، شیفته تجربه گری و سر انجام، هنرمندی بود که به نیروی درونی پویای خود برانگیخته می شده است. در نزد نسل هنرمندان، آثار پیکاسو حکم دارو تلقی می شده، به گونه اي كه همچون محرک نیرومند و شگرفی در وجود تاثیر می گذاشته و حتی توجه بی اعتنایان را بر می انگیخته است. پیکاسو با نیروی حیاتی بی باکانه خود سنت هایی را که در واقع، جز مشتی از تعلیمات محافظت شده ی دانشکده هنر نبود، در هم ریخته است. وی در دوران کودکی خویش، بسیار خودرأی و چه بسا در خیلی از منابع به عنوان فردی کله شق نام برده شده است. به جای آن که به درس توجه کند، به ساعت خیره می شده و حرکت آهسته ی عقربه ها او را افسون می کرده است. او برای رقابت با پدرش، از سنین پایین، طراحی هایی را آغاز کرد که از نظر ترسیم خطوط و قدرت خارق العاده ی دید و تخیل، در خور توجه بودند. قدر مسلم تاثير پيكاسو بر هنر نقاشي مدرن در حديست كه وي را در ميان نقاشان ديگر ممتاز و منحصر به فرد نموده است. آثار وي از نقطه نظر موضوع و شمايل توانستند قراردادهاي تصويري جديدي را به دنياي هنر عرضه نمايند. پيكاسو همچنين اثبات كرد مي توان از نقطه نظر فرم و ساختار ضمن بازتعريفي جديد از قراردادهايي از قبيل هماهنگي و تنوع و تعادل و ريتم و ... به خلق آثاري بديع دست زد.
هلن گاردنر، محمد تقي فرامرزي، هنر در گذر زمان، انتشارات آگاه، تهران، 1365
روئين پاكباز، در جيتجوي زبان نو، انتشارات نگاه، تهران،چاپ چهارم، 1386
فوزيه لطفي، آشنايي با مكاتب نقاشي، نشر ژيار، سنندج، چاپ اول، 1383
چارلز جنسن، بتي آواكيان، تجزيه و تحليل آثار هنرهاي تجسمي، نشر سمت، 1384
وبگاه تبيان، http://www.tebyan.net ، 1384
سايت ادبي هنري فاخته 1387
مهدي منصوري، محمدرضا قمي، http://ettelatenovin2.blogfa.com/post-14.aspx
forum.hammihan.com/thread20940.html
دکتر نعمت الله فاضلی، http://www.farhangshenasi.com/persian/node/122
ترجمهي ياسمن ميرجلالي، وبگاه ماندگار
http://dobarenou.blogspot.com/2007/05/blog-post.html
سايت خبر آنلاين
http://forum.iecloob.com/thread23397.html
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر